98/1/5
امروز به سمت مریوان داریم میریم ولی واقعا بارون شدید هست رفتیم مریوان ماهی کباب خوردیم و رفتیم بازار برات اسباب بازی خریدیم . تو راه که هستیم همش دوست داری بری ماشین بابا ابراهیم همش گریه میکنی بابایی بغلت کنه بابایی تو رو بخواونه بابایی بهت غذا بده خیلی بابا ابراهیم رو دوست داری